شبکه

خدمات شبکه های اجتماعی

شبکه

خدمات شبکه های اجتماعی

قبل از مهاجرت تا واقعیت آن

چهارشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۰۴ ق.ظ


مهاجرت به استرالیا تصاویری از سواحل بی پایان، فرصت های شغلی فراوان و زندگی آرام و بی دغدغه را در ذهن بسیاری از ما تداعی می کند. انتظار می رود که مهاجرت به این کشور فصل جدیدی از زندگی را برای ما با فرصت های جدید و تجربیات جدید آغاز کند.

واقعیت زندگی در استرالیا می تواند با طرز فکر ما بسیار متفاوت باشد. از آب و هوا گرفته تا فرهنگ کاری و اجتماعی، هر منطقه می تواند چالش ها و تجربیات منحصر به فرد خود را ارائه دهد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واقعیت استرالیا، نگاهی به تجربه یکی از مشتریان VisaPeak، Haniya بیندازید. او اولین روز مهاجرت خود به استرالیا را اینگونه توصیف می کند:

-خب از روز اولی که رسیدیم شروع کنیم. من می دانم که استرالیا کشور مهاجران است، اما واقعاً انتظار این همه مهاجر را نداشتم. برایم عجیب بود اما احساس آرامش می کردم.

با خودم فکر کردم که من اولین کسی هستم که یک سری مشکلات را تجربه کردم. دیدن این همه مهاجر مرا به این فکر انداخت که اگر همه آنها می توانند این کار را انجام دهند، پس من هم می توانم این کار را انجام دهم.

بر اساس آنچه من شنیدم، برخورد مردم استرالیا بسیار گرم و دوستانه بود تقریبا غیرممکن است که کسی از بالای شانه شما نگاه کند و به شما لبخند بزند!

وقتی به استرالیا رسیدم، زمستان بود. لباس گرم پوشیدم و در راه هتل دیدم افراد زیادی با شلوارک و شلوارک می دویدند. این برای من خیلی عجیب بود.

خلاصه به هتل رسیدم و کمی استراحت کردم، تصمیم گرفتم عصر با همسرم بیرون بروم و شهر را ببینیم. ما با این همه هیجان آماده ایم و میریم بیرون و (خفه شو)!!!

نه چرا!!! اکثر مغازه ها تعطیل هستند! و هیچ گزارشی از مشکل در طول روز وجود نداشت.

اینجا بود که فهمیدم شب زنده داری نیست!!! شروع کردیم به قدم زدن در خیابان های خلوت. از یه کافه قهوه گرفتیم...کاراملی ماکیاتو....خوشحال رفتم و با اولین لقمه که گرفتم کل صورتم خراب شد تو هم همینطور!!!! این چه سمی بود!!!!

اما من فکر می کردم می توانم از پس این همه تفاوت بر بیایم؟! حتی نتونستم قهوه ای که میخواستم بخرم!!! چگونه می توانم یک زندگی جدید را در اینجا شروع کنم؟

با این افکار در سرم مجبور شدم از خیابان رد شوم. طبق معمول اول به سمت چپ نگاه کردم دیدم ماشینی نیست، خواستم رد شوم که دیدم ماشینی از سمت راست به سمتم می آید. روی جام ایستادم! بله، اینجا برعکس است. یا شاید من برعکس هستم، شاید ذهن من برای این کار آماده نیست. https://euromy.info

در راه همین جمله را در سرم تکرار کردم که باید نظرم را عوض کنم. باید بپذیرم که به دنیای دیگری آمدم و باید تغییر کنم، نه به دنیای جدید!

واقعیت زندگی در استرالیا

فرهنگ استرالیایی ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما برای درک عمیق فرهنگ این کشور و برقراری ارتباط با مردم، زمان و تلاش لازم است. از درک زبان‌ها و لهجه‌های مختلف تا درک نحوه برقراری ارتباط در محل کار و رسانه‌های اجتماعی، همه بخشی از فرآیند یادگیری و سازگاری هستند.

شرایط زندگی و کار در استرالیا می تواند بسیار متفاوت از حد انتظار باشد. از تفاوت در درآمد و هزینه گرفته تا سیستم های پشتیبانی و خدمات اجتماعی، همه می توانند متفاوت باشند.

سازگاری با اقلیم ها، محیط ها و اقلیم های مختلف استرالیا یکی دیگر از مواردی است که مهاجران با آن مواجه هستند. یادگیری و حفاظت از محیط زیست و همچنین سازگاری با شیوه زندگی استرالیایی و استفاده از انرژی. بخش مهمی از تجربه مهاجرت است. حال بیایید با برخی از این حقایق آشنا شویم:

رطوبت در استرالیا

استرالیا از نظر رطوبت آب و هوای متنوعی دارد. بخش های شمالی و مرکزی استرالیا دارای آب و هوای خشک با بارندگی اندک است، در حالی که مناطق شرقی و جنوب شرقی به دلیل نزدیکی به اقیانوس بسیار مرطوب هستند.

به طور متوسط ​​شهرهایی مانند بریزبن، سیدنی و ملبورن بارندگی و رطوبت بیشتری دارند، در حالی که شهرهایی مانند آدلاید، پرث و داروین خشک‌تر و کمتر بارانی هستند. البته این تفاوت با فصول مختلف نیز تغییر می کند، به طوری که در فصول گرم رطوبت در سراسر استرالیا کم و در فصل سرد مرطوب تر است.

در این بخش توجه شما را به آزمایشات هانیه در مورد رطوبت هوا جلب می کنیم:

- فکر می کردم رطوبت خیلی زیاد است. روز اولی که خانه را گرفتیم، حتی آقایی که خانه را تحویل گرفت، گفت سعی کنید هر روز چند ساعت پنجره ها را باز بگذارید تا خانه کپک نزند. خب زمستان بود

چون نمی دانیم چقدر برق مصرف خواهیم کرد و هزینه آن چقدر خواهد بود. فقط می شنویم که انرژی گران است. یک چراغ کوچک روشن می‌کردیم و لباس‌های زیادی می‌پوشیدیم تا گرم شویم. باز کردن پنجره از وسط غیر منطقی به نظر می رسد.

یک هفته طول کشید تا بفهمم چه کار کنم. بله هوا مرطوب است اما نه مثل شمال ما. حداقل برای من به این معنی است که در شهر من شرم نیست. موهام بافته نشده بود. و خانه ساخته نشد. فقط در زمستان لباس ها کمی خشک می شوند.

هزینه های انرژی

هزینه های انرژی از جمله برق و گاز در استرالیا نسبتاً بالا است به طور متوسط یک خانواده چهار نفره در استرالیا بین 100 تا 150 دلار در ماه برای انرژی هزینه می کند. البته این هزینه با توجه به منطقه سکونت و مصرف خانوار متفاوت خواهد بود.

عواملی مانند نوع وسایل برقی مورد استفاده، بهره وری انرژی در خانه، تعداد اعضای خانواده و شرایط آب و هوایی بر میزان هزینه های انرژی تاثیر می گذارد. به همین دلیل به مهاجران جدید توصیه می شود در انتخاب لوازم برقی و روشنایی منزل دقت لازم را داشته باشند تا هزینه ها کاهش یابد.

دوباره به سراغ هانیه رفتیم تا سخنان او را در این باره بشنویم:

به عنوان کسی که از شرق می آید و شاید انرژی هرگز برای ما دغدغه ای نداشته است، باید یاد بگیریم که چگونه از آن استفاده کنیم. البته باید بگویم که وسایل گرمایشی با مصرف برق کم وجود دارد. مثلا تشک های خواب خوب برق دارند. به جای صرف انرژی زیاد و گرم کردن کل خانه، می توانید تایمر تشک را طوری تنظیم کنید که در دمای دلخواه خود بخوابد و تا صبح راحت بخوابید و بدانید که احساس سرما خواهید کرد.

شما در طول روز از نور طبیعی استفاده می کنید و در شب چراغ ها را روشن می کنید. خیلی زود به این سبک زندگی عادت کردم. استرالیا بسیار دوستدار محیط زیست است. این احساس بسیار مثبت و خوبی است که در آینده نیز مشارکت می کنید.

شهرهای منطقه

به غیر از شهرهای بزرگ شناخته شده استرالیا مانند سیدنی، ملبورن و بریزبن، سایر شهرهای استرالیا نیز منطقه ای محسوب می شوند.

این شهرها کم جمعیت هستند و اقتصاد آنها کشاورزی است. مبتنی بر صنایعی مانند معدن و گردشگری است. شهرهای منطقه ای گزینه ای جذاب برای کسانی هستند که به دنبال آرامش و طبیعت بکر هستند، با هزینه های پایین زندگی.

هانیه از تجربه زندگی خود در آدلاید می گوید.

از زمانی که آمدم هیچ وقت احساس محرومیت نکردم چون در یک شهر محلی هستم.

خب اکثرا فکر میکنن شهر استان روستا داره. که واقعا اینطور نیست. به دلیل وسعت استرالیا، شهرهای کوچک آن نیز بسیار بزرگ هستند. تمام شرایط لازم وجود دارد. من چیزی ندیدم که اینجا نباشد.

زندگی با سرعت متعادلی در حال پیشرفت است و به معنای واقعی کلمه برای من اتفاق می افتد که زندگی کنم. ما فقط به کار عادت داریم نه زندگی کردن، زندگی اینجا مهم است. چرا مشاغل ساعت 5 بعد از ظهر تعطیل می شوند؟ با سیستم فکری ما، معامله گران باید بعد از ساعت 5 شروع به کسب درآمد کنند! اما اینجا همان صاحب کسب و کار اول به زندگی فکر می کند.

  • ادمین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی