شبکه

خدمات شبکه های اجتماعی

شبکه

خدمات شبکه های اجتماعی

متن آهنگ دلت یه زندونه یه چهار دیواری محسن چاوشی

اوج گرفتی و من قفس شدم مستو
حسرت آزادی وبال بالم شد
یه روز دیدمتو تازه شدم از نو
یه روز از تو گذشت هزار سالم شد
سکوت تو مثل یه راز سر بسته
بین تولد و مرگ شناورم می کرد
نفس کشیدن تو قوطی در بسته
از اینکه پروانه ام مکدرم می کرد
دست که می بردی به کوله بار سفر
دخیل می بستم به دستگیره در
دخیل می بستم به جاده های عبوس
دست که می بردی به کوله بار سفر
دخیل می بستم به دستگیره در
دخیل می بستم به جاده های عبوس
دخیل می بستم به آخرین اتوبوس
اونقدا ام میگن دلت بزرگ نبود
دلت یه زندونه یه چاردیواری
تصورم از تو دود هوا شد رفت
تا هی سقوط کنم به زیر سیگاری
صعود می کردم به قله چشمات
سقوط می کردم مهم نبود برام
دلم می خواست که تورو حبس کنم تو صدام
هیشکی به غیر از تو مهم نبود برام
چشم که مینداختی به آینه و چمدون
پناه می بردم به کوچه و بارون
چشم که می بستی رو بی پناهی من
پناه می بردم به نا امید شدن

https://musicdel.ir/single-tracks/169372/

  • ادمین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی